افسردگی ازجمله اختلالات روانی است که تأثیر به سزایی بر روی شرایط جسمی افراد، بهویژه کارکردهای مغز آنها میگذارد. تغییرات شیمیایی خاصی که در مغز افراد مبتلا به افسردگی بروز میکند منجر به ایجاد علائمی در آنها میگردد؛ ازجمله: خلق افسرده، کندی روانی- حرکتی، تغییراتی در وضعیت خواب و خوردن و… . با توجه به تعامل متقابل وضعیت جسمی و روانی انسان، طبیعی است که درمانهای روانشناختی بتوانند علاوه بر کاهش افسردگی، منجر به بهبود کارکردهای جسمی و فعالیتهای مغز نیز گردد. در صورتی که دچار افسردگی شدهاید، میتوانید همین الان برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.
منبع: افسردگی و کارکردهای مغز
تأثیر افسردگی بر کارکردهای مغز
افسردگی یکی از بیماریهای روانی رایج در بین افراد جامعه است. از ویژگیهای این اختلال میتوان به احساس بیرمقی، خلق پایین، کاهش فعالیتهای جسمانی و حرکتی، احساس خستگی و خوابآلودگی، تغییراتی در اشتها و کاهش قدرت حافظه اشاره کرد. با توجه به این که هر یک از این موارد از طریق بخشهایی در مغز کنترل میشود، میتوان نتیجه گرفت که افسردگی باعث ایجاد تغییراتی در عملکردهای مغزی و درنتیجه به وجود آمدن این علائم میگردد. برخی از نواحی مغزی که تحت این تأثیر قرار میگیرند به شرح زیر هستند. برای آشنایی با علائم افسردگی کلیک کنید.
هیپوکامپ
افراد مبتلا به افسردگی علائمی از خود نشان میدهند که گویای اختلال عملکرد در هیپوکامپ است. هیپوکامپ، بخشی در نزدیکی مغز مرکزی است که در آگاه شدن از شرایطی که واکنشهای عاطفی در آنها روی میدهند، نقش مهمی دارند؛ بنابراین نابسامانی در عملکرد این ناحیه، به هنگام افسردگی، باعث میشود که فرد واکنشهای عاطفی را جدا از شرایط محیطی مربوط به آنها بداند. این حالت باعث میشود که افراد افسرده غم و ناراحتی را بهطور مستقل و جدا از شرایط محیطی در نظر بگیرند.
بادامه
برخی از شواهد نشان میدهند که ناهنجاریهای ساختاری و کارکردی در بادامه با افسردگی ارتباط دارد. فعالیت بالای بادامه در افسردگی باعث میشود که مبتلایان، به پردازش اطلاعات ناخوشایند بهطور مکرر پرداخته و بیشازحد در مورد خاطرات منفی و جنبههای ناراحتکننده محیط توجه کنند.
قشر پیش پیشانی
باور متخصصان بر این است که افسردگی با سطح پایین فعالیت در قشر پیش پیشانی مغز ارتباط دارد. ابن منطقه در ایجاد و نگهداری تصاویر ذهنی، مشخص کردن اهداف و برنامهریزی برای رسیدن به آنها اهمیت دارد و نابسامانی در فعالیتهای آن باعث بروز مسائلی به شرح زیر در افسردگی میشود:
- مشکل در متمایز کردن خوب و بد
- اشکال در تمییز افکار متضاد
- ناتوانی در پیشبینی پیامدهای آتی رفتارهای کنونی
- عدم توانایی در سرکوب امیال و انگیزههای ناگهانی
علت های افسردگی در مغز
بر طبق شواهد پزشکی و بررسیهای انجامشده، آنچه باعث اثرگذاری افسردگی در مغز میشود، تغییرات شیمیایی است که درنتیجه نوساناتی در ترشح و جذب هورمون و انتقالدهندههای عصبی بروز پیدا میکند. یکی از مهمترین این ناقلهای عصبی، کورتیزول است که نقش بسیار زیادی در شروع روند افسردگی و ایجاد نشانههای آن دارد.
در افراد عادی، سطح ماده کورتیزول در ابتدای روز بالا است اما بهمرور کاهشیافته و در شب به سطح بسیار پایینی میرسد. بااینحال در افراد مبتلا به افسردگی سطح کورتیزول کاهش نمییابد و درنتیجه بالا بودن این ماده در مغز، تأثیراتی در عملکرد نواحی مختلف مغزی رخ میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله انواع افسردگی را بخوانید.
نحوه بهبود عملکردهای مغزی در افسردگی
همانطور که بالاتر گفته شد، افسردگی مشکلی روانی است که هم بر جنبههای جسمی تأثیر میگذارد و هم از آنها تأثیر میپذیرد؛ بنابراین، روشهای درمان آن نیز شامل دو حوزه بیولوژیکی و روانشناختی میگردد.
دارودرمانی مهمترین درمان بیولوژیکی افسردگی
داروهای ضدافسردگی دارای انواع زیادی هستند که میتوانند تأثیر افسردگی بر مغز و کارکردهای آن را کاهش دهند. این داروها با کمک به متعادل کردن مواد شیمیایی به فرد افسرده یاری میرسانند.
ازجمله مهمترین داروها در این حوزه عبارتاند از:
الف) داروهای بازدارنده انتخابی بازجذب سرتونین (SSRIها): مانند فلوکستین، سرترالین، فلوکسامین، پاروکستین، ترازودون، سیتالوپرام و بوپروپیون.
ب) داروهای سه حلقه ای (TCAها): همچون ایمی پرامین، آمی تیریپ تیلین، دسی پرامین و نور تریپ تیلین. این داروها برای تسکین نشانههای کاهش اشتها و بیخوابی مؤثرند.
ج) بازدارنده های مونو آمین اکسیداز (MAOIها): مثل فنلزین و ترانیل سیپرومین.
د) بازدارنده های انتخابی بازجذب سرتونین و نورواپی نفرین (SNRIها): مانند دولوکستین، ونلافاکسین و دز- ونلافاکسین.
علاوه بر این موارد، داروهای تثبیتکننده خلق و آرامبخش نیز میتوانند در کاهش برخی از علائم و نشانهها افراد مبتلا مفید باشند.
بهغیراز تجویز دارو، درمانهای بیولوژیکی دیگری هم وجود دارند که بنا بر نظر متخصصین میتوان از آنها نیز استفاده کرد. برای مثال درمان با شوک الکتریکی (ECT) جزو این درمانها هستند.
درمانهای روانشناختی برای بهبود کارکردهای مغزی افراد افسرده
برخلاف درمانهای بیولوژیکی که سعی میکنند بهصورت تهاجمی و با واردکردن چیزی به بدن، در جهت درمان بیماران تلاش کنند، درمانهای روانشناختی رویکردی ملایمتر دارند. ازاینجهت ترجیح بر این است که با استفاده از این نوع درمانها به بیماران افسرده کمک شود.
در حقیقت درمانهای روانشناختی تلاش میکنند تا نحوه تأثیر متقابل افکار، ادراکها و رفتار با خلق افسرده را دریابند. ازجمله درمانهای این حوزه عبارتاند از:
- روانکاوی
- آموزش مهارتهای اجتماعی
- رفتاردرمانی
- شناخت درمانی
- درمانهای مبتنی بر ذهن آگاهی
لازم به ذکر است که اثر درمانی رویکردهای روانشناختی بسیار طولانیتر از درمانهای دارویی گزارششده است؛ بنابراین این موضوع و با توجه به اینکه هر دارویی جدا از جنبه درمانی خود، عوارض جانبیای نیز همراه خود دارد، خط اول درمان افراد مبتلا به افسردگی را درمانهای روانشناختی پوشش میدهند. برای شروع درمان افسردگی کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
آخرین تحقیقات علمی روانشناسی
ورود به صفحه
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شماره تماس با موبایل : 02191002360
منبع: افسردگی و کارکردهای مغز
:: برچسبها:
افسردگی و کارکردهای مغز ,
:: بازدید از این مطلب : 188
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0